ارتباط مسؤولیت با نقش فرد در جامعه

مفهوم و تعریف مسؤولیت تغییر بزرگی در جامعه‌ی ما ایجاد می‌کند؛ این مفهوم حقوق و تکالیف همه‌ی ما را پاس می‌دارد و مهم‌ترین مفهومی است که باید فرزندان‌مان را بر اساس آن تربیت کنیم. نهادینه‌ کردن این مفهوم بر عهده‌ی تمدن‌های آینده است. در مقاله‌ی زیر در خصوص تعریف مسؤولیت و ارتباط آن با فرد و جامعه بیشتر سخن خواهیم گفت. 

تعریف مسؤولیت

مسؤولیت نقشی است که هر یک از ما در یک نهاد یا مؤسسه‌ی معین ایفا می‌کنیم؛ این نقش بر اساس مجموعه‌ای از حقوق و تکالیف است که با هوشیاری فرد و آگاهی او از ماهیت آن مؤسسه و جایگاهی که در آن دارد تحقق می‌یابد. 

افزون بر این مسؤولیت‌پذیری ارزشی است که به تعریف مسؤولیت پیوند خورده است؛ یعنی پایبندی به همه‌ی معیارهایی که فرد با رعایت آنها می‌تواند نقش خود را به بهترین وجه ایفا کند. در نتیجه نسبت به کار خود و کارهای جنبی آن کوتاهی نمی‌کند. 

آماده کردن فرد برای پذیرش مسؤولیت از کودکی و از مسائل مربوط به نظافت آغاز می‌شود؛ همچنین در مرحله‌ی یادگیری و پیش از اقدام به کار و درک ضرورت انجام کار به صورت آشکار تبلور می‌یابد و نیز در و تشخیص مسؤولیت در الگوهایی که در زندگی دارد مانند مادر و پدر و دیگر الگوهایی که او را تحت تأثیر قرار می‌دهند. 

مفهوم مسؤولیت گسترده‌ است و پیامدهای انتخاب فرد را هم در بر می‌گیرد؛ همچنین عذرخواهی در مواقع لازم و تلاش برای عدم تکرار اشتباه و شکست در کار را شامل می‌شود. مسؤولیت جوامع در قبال اشخاص و مسؤولیت کشورها در قبال جوامع نیز بخشی از اقسام مسؤولیت‌پذیری است و بر اساس قوانین و مقرراتی است که با توجه به اختیارات مردم برای پذیرش این مسئولیت تدوین شده است.

درک واقعی و منطقی مسؤولیت ارتباط تنگاتنگی با آزادی دارد؛ بخشی جدایی‌ناپذیر آزادی انسان، احساس مسؤولیت نسبت به حفظ انتخاب‌ها و موجودیت مستقل او است و این رکن نیرومند از احساس مسؤولیت است. 

مسؤولیت مبانی مربوط به پذیرش پیامدهای انتخاب فرد را تحمیل می‌کند.

ارتباط مسؤولیت با نقش فرد در جامعه

ارتباط مسؤولیت با وجود فرد در جامعه یا کنترل فرد توسط جامعه را می‌توانیم در تعریف نقشی که هر یک در قبال دیگری ایفا می‌کند خلاصه کنیم؛ بسیاری اوقات این ارتباط دو طرفه است اگر چه مسؤولیت بزرگ همیشه بر دوش جامعه قرار دارد. 

جامعه مجموعه‌ای از افراد است که در نهادی که خود تشکیل داده‌اند و انتخاب کرده‌اند زندگی می‌کنند؛ به همین خاطر وقتی هر کس کارش را انجام می‌دهد، به نوبه‌ی خود بخش بزرگی از مسؤولیتش را نسبت به جامعه انجام داده است. 

وقتی هم فرد و هم جامعه به مسؤولیت خود عمل کنند، جامعه در ایجاد آرایه‌ی قوی‌تری از ارزش‌ها موفق می‌شود و در نتیجه از دستاوردهای تاریخی و پیشرفت و رفاهی که همگان برای دستیابی آن در آینده می‌کوشند پاسداری می‌کند.

بنابراین ارتباط مسؤولیت با نقشی که هر فرد بازی می‌کند، اتباط تنگاتنگی است و از احساسی قوی سرچشمه می‌گیرد که به نوبه‌ی خود پایندی به حقوق و تکالیف در همه‌ی ابعاد و در همه‌ی زمینه‌ها را شامل می‌شود. 

با تصور یک جامعه‌ی بدون مسؤولیت می‌توانیم ارزش مسؤولیت‌پذیری در ایجاد یک جامعه‌ی نیرومند و سالم و تولیدگر را درک کنیم؛ اگر جامعه از پذیرش مسؤولیت شانه خالی کند، فساد و خرابی و آشوب همه جا را فرا می‌گیرد و زمین جای ناامنی برای زندگی می‌شود. 

به همین خاطر باید مراقب باشیم تا فرزندان و نسل‌های آینده را با احساس مسؤولیت پرورش دهیم؛ این نخستین احساسی است که نسل‌های گوناگون در تضمین یک زندگی سالم و آسوده برای فرزندان ما در آینده در آن شریکند. 

از این رو فراهم کردن آرایه‌ی قوی‌تری از حمایت و تحقق امنیت و آرامش برای جامعه، به صورت طبیعی و مقبول حالتی را می‌طلبد که بحران‌ها را مهار کند و جامعه را از تأثیرات مظاهر ضعفی که به افراد دست می‌دهد حفظ کند تا جلوی پیشرفت جامعه گرفته نشود.